به کسی بگویید که سریعاً صحنهای از یک جنگ را در ذهن خود تجسم کند، احتمالاً ابتدا ذهنش به سراغ حرکت تانکها، خانههای ویران شهرها، صدای آژیر خطر بمباران هوایی، خاکریزهایی که میتواند کمترین جان پناه باشد و.... میافتد.
تمامی این صحنهها در دنیای واقعی اتفاق افتاده است که ما میتوانیم به سادگی در ذهنمان آنها را الگوسازی کنیم. اما در این قرن که انسان علاوه بر حضور در دنیای واقعی، شخصیتی هم در دنیای مجازی دارد ،کارش بسیار سختتر است به این دلیل که حمایت و حراست از 2 جبهه بسیار سختتر از یک جبهه است. این دنیای مجازی نیز یکی از بهترین کارزارهای انسانی خواهد بود؛ جنگی به نام جنگ سایبری.
فضای سایبر که یک فضای بدون مرز و سراسر اطلاعات است، باید حراست شود. هماکنون بسیاری از سیستمهای دولتی حتی آنهایی که از لحاظ امنیتی در ردههای بالای محرمانگی قرار دارند نیز، بعضاً از طریق سرویسهای آنلاین رد و بدل میشوند و حتی تقریباً تمامی سیستمهای مالی و بانکی نیز در فضای سایبر شخصیتی کاملاً حقیقی دارند. پس حمایت از این فضا در هر زمانی برای ما باید از اهم امور باشد.
در واقع حفاظت از مرزهای مجازی (Virtual Network Perimeters) به اندازه حفاظت از مرزهای روی نقشه برای هر کشوری دارای اهمیت است. مرزهای مجازی که اطلاعات، این عامل نیرو بخش و حیاتی را درون خود جای دادهاند؛ مرزهایی که تمام عناصر وابسته به دنیای مجازی را در خود دارند. جنگهای سایبری تاکنون بسیار رخ دادهاند، همانگونه که در همین چند روز پیش که جنگ روسیه و گرجستان شروع شد، در اولین ساعات آتش این جنگ در فضای سایبر روشن شد.
بسیاری از سرورهای شبکه انفورماتیک گرجستان کمی قبل از آغاز عملیات نظامی روسیه به مناطق استقلال طلب اوستیای جنوبی مورد حملات کنترل از راه دور قرار گرفتند.
در شرایطی که سایتهای وزارت امور خارجه و وزارت دفاع قفقاز هنوز زیر حملات هکرها قرار دارند، سایت رسمی میخائیل ساکاشویلی رئیسجمهور گرجستان تنها چند ساعت پس از آنکه از روز سهشنبه بهطور کامل مسدود شده بود، فعالیت خود را از سر گرفت. دولت تفلیس این تهاجمات انفورماتیکی را مربوط به پاسخ مسلحانه به روسیه در درگیریهای اوستیایجنوبی دانسته است. روزنامه واشنگتنتایمز 31 جولای گذشته خبر اولین حملات انفورماتیکی به سایت رئیسجمهور ساکاشویلی را منتشر کرد و بلافاصله انگشت اتهام را به طرف مسکو نشانه رفت. در این راستا، مؤسسه تحقیقاتی آمریکایی یو.اس.سرت که برای وزارت امنیت کشور آمریکا کار میکند پس از کنترل و بازبینی، یک Ddos را در سرور سایت رئیسجمهور گرجستان شناسایی کرد.
از نظر فنی، یک Ddos (حمله رد- سرویس توزیع شده) شامل ازدحام سرویس آسیب دیده با پیامهای جعلی مربوط به رایانههای آلوده شده توسط هر نوع ویروس میشود. در آوریل سال 2007 کشور استونی از سوی هکرهایی که از طرف دولت روسیه پول دریافت کرده بودند مورد اینگونه حملات سایبری قرار گرفت. در آن زمان، وب سایتهای احزاب سیاسی، بانکها، روزنامهها و وزارتخانههای استونی بهمدت حدود 3 هفته مورد حمله قرار داشت.
این حملات از زمانی آغاز شد که در استونی تصمیم گرفته شده بود مجسمه برنزی شکست اتحاد جماهیر شوروی سابق در جنگ جهانی دوم در تالین ویران شود. تحلیلگران، شبکه جنایتکاران هکرهای روس را مسئول این حملات و حملات اخیر در گرجستان دانستهاند بهطوری که یارت آرمین ،کارشناس انفورماتیکی توضیح داده است که سرورهایی که از آنها این حملات انجام میشوند تحت کنترل شبکه کسب و کار روسیه (شبکه هکرهای جنایتکار روسیه) است. این شبکه به شدت از سوی دولت روسیه حمایت میشود. سایتهای گرجستان که تحت این حملات قرار گرفتهاند به روزسازیها و اخبار جدید را دریافت نمیکنند و میتوانند در خطر باشند. تلاش برای ورود به وب سایت وزارت امور خارجه با دریافت یک پیام خطا پایان مییابد. به همین منظور اظهارات سخنگوی این وزارتخانه روی یک وبلاگ منتشر شده است. این سخنگو اظهار داشته است که بسیاری از سایتهای دولتی از جمعه گذشته که حملات هکرها آغاز شده تاکنون مسدود باقی ماندهاند.
البته این اولین باری نیست که جنگ سایبری میان 2 دولت صورت میگیرد، بهعنوان مثال در سال 1994 اولین حملات گسترده سایبری شکل گرفت و حمله به مراکز هوایی-تحقیقاتی مؤسسه Rome در نیویورک و همزمان به انستیتوی تحقیقات کره جنوبی و نهایتاً یک مرکز علمی در لاتویا (از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق) رخ داد که در هر سه مورد، شبکه در دستان حمله کنندهها بود ولی منبع آن کاملاً نامشخص بود تا اینکه ردی از انگلستان کشف شد. جالب اینکه بعضاً این حملات سایبری به دستور مقامهای کشوری صورت میگیرد.
در ماه می سال 1999 براساس دستور بیل کلینتون- رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا- طرح حمله به سیستمهای رایانهای یوگسلاوی پیریزی شد. این همان جنگی است که به سبب فاش شدن اسرار آن، مقامات آمریکایی گریزی از آن نمیبینند و آن را رسماً تأیید کردند. (مجله نیوزویک این حمله را بهصورت کامل تشریح کرد). از پیامدهای این جنگ میتوان به نفوذ به حسابهای بانکی، قطع کردن خطوط تلفن و تهدید مراکز سوخت رسانی و غذا اشاره کرد. حتی وزارت دفاع آمریکا طی یک جنگ 78 روزه طرح حمله به شبکههای کامپیوتری صرب را با جدیت ادامه میدهد. و هزاران مثال دیگر که هر ساله با هدف مشخص و گوناگونی از سوی دولتها پیگیری شدند.
به همین صورت که به تعداد شخصیتهای فضای سایبر افزوده میشود، تعداد حملات، تعداد جنایات، اخاذیها و... سایبری هم رو به افزایش است. تحلیل جنگهای سایبری تقریباً غیرممکن است زیرا عملاً محدودهای را نمیتوان برایش تجسم کرد. حتی اگر اپراتورهای (منظور همان سربازان) این فضا را در مکانهای فیزیکی قرار دهیم، باز هم محدودیت مکانی در بین نیست. ملیت هم مفهومی ندارد زیرا میتوان سرباز و جاسوس سایبری را از هر کشوری استخدام کرد. البته به نوعی میتوان ادعا کرد که تا به حال هیچ جنگ بزرگ و تمام عیار سایبری رخ نداده است؛ چیزی که آن را جنگ جهانی سایبری مینامند.
از همین رو کاربران عزیز ایرانی نیز باید با توجه کامل به این موضوعات طرق گوناگون حفاظت اطلاعات و همچنین استفاده از سیستمهای امنیتی را به بهترین وجه بیاموزند تا هیچگاه کشور عزیزمان بهدلیل سهل انگاریهای کوچک کاربران دچار مشکلات بزرگ نشود. و البته از تمام این مسائل مهمتر حفاظت از اطلاعات سری و محرمانه دولتی است که باید در مقابل متجاوزین خارجی از آنها حفاظت شود.